   
     |
قند خون مادر بالاست .... (اما) دلش همیشه شور میزند...
همه دردم این بود .... عشقش بودم وقتایی که عشقش نبود!!
قحطی رفیق میآید ... نه هفت سال هفتصد سال!
در سیلوی قلبم ذخیره و پنهانت می کنم ،
بگو کنعانیان منتظر نباشند،
تقسیم شدنی نیستی
حتی اگر یعقوب بیاید...
حرفهایت ، بوی دوستت دارم می دهد...!
اما ... فکری برای چشم هایت بکن.
منتظر لحظه دیدار تو هستم
سهل است بگویم که گرفتار تو هستم
هرچند که دور از منی و من ز تو دورم
بر جان تو سوگند که دوستدار تو هستم.
دوستان عزیز شهرستان طبس یکی از شهرهای استان یزد هستش که شهری کویری با جاذبه های دیدنی بسیار... ایام عید هوای بسیار عالی داره از همه عزیزان دعوت میکنم حتما به شهر ما سفری داشته باشن و از طبیعتش لذت ببرند. عکس از امام زاده حسن ابن موسی الکاظم
برین ادامه مطلب باغ گلشنشم ببینید
تویه روز سرد برفی با دلی مثل پرنده لب حوض کنار نرده هر چه گشتم جای گرمی بهتر از قلبت ندیدم میشه دوستم داشته باشی؟ آخه بیرون خیلی سرده.....
فلک در دفتر عشقم قلم زد ، چه روزهای خوشی داشتیم بهم زد ، الهی ای فلک چرخت نگردد ، که چرخ روزگارم را بهم زد
خداوندا! تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی میکشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است
سلامی به گرمی آش رشته که روش با پیاز داغ نوشته مرامت منو کشته
شنیدی میگن خیلی دور خیلی نزدیک؟اولی خومونیم ، دومی دلامونه
ببخشید که smsام نفس نفس میزنه آخه کلی راه اومده تا بهت بگه I loye you
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد..
دغدغه فکری لرها : چرا پیتزا گرده جعبش مربعه ولی وقتی میخوری مثلثه
میدونی چرا بین انگشتان دست فاصله است؟
چون یه روزی یه دستی پیدا میشه که این فاصله رو پر کنه
بچه که بودم بهمون میگفتن
زمستون نمیشه بستنی خورد
دم در بستنی فروشی آقا پلیسه وایستاده نمیذاره بریم بستنی بخریم
فکر می کردیم اگه بستنی بخریم مارو میبرن زندان
به پسر 3 سالم میگم
بریم آرایشگاه موهاتو کوتاه کنیم بعدش بریم واست بستنی بخریم
پسرم میگه مامانی بستنی نخریم هوا سرده
من
زمستون
پسرم
پلیس
بستنی
دهه شصتیا!!!
..........................................................
آقا من بچگیام مونده بودم
این درخت گز چجوری این گز خوشمزه رو با نایلونش تولید میکنه
تازه روش اسمم مینویسه به اضافه تاریخ ساخت و انقضاء
عجبااااااااااااا؟
.....................................................................
اعتراف می کنم یه سری داشتم چایی می خوردم، قندم تموم شد ..
یهو داداشم واسم قند پرت کرد..هول شدم چایی رو ول کردم، قند رو گرفتم
لذت وقتی که یه بچه کوچیک دستاشو دراز میکنه سمتت یعنی بغلم کن، . اگه گفتی سوراخ های رو نمکدون واسه چیه ؟ .
قربون اين بچه ها برم وقتي خوابشون بياد هيچي براشون مهم نيست
:: برچسب‌ها: شايان, ناناز مامان, پسرم شايان, ,
شایان و بیتا دختر خالش
فروردین 91 باغ مجنون طبس
شیشه ای می شکند.... یک نفر می پرسد چرا شیشه شکست، یک نفر میگوید شاید این رفع بلاست دیگری می پرسد شیشه پنجره را باد شکست؟ دل من سخت شکست هیچکس هیچ نگفت غصه ام را نشنید از خودم می پرسم ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کم تر بود...... اشکم که سرازیر می شود دیری نمی پاید که یخ می زند عجب سرد است هوای نبودنت هرچه میروم نمی رسم گاه با خود فکر میکنم نکند من باشم کلاغ آخر قصه ها.!!!
2پسر با عشقی مشترک در کشورهای مختلف! (طنز) توی ژاپن: جوان اولی از عشق جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر میشه و خودکشی می کنه جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگین میشه که خودکشی می کنه بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نیست .
لغتنامه شایان: نوشابه = شوبابه امام زاده = ازاماده دوچرخه = دوخرخه مسواک = مسکاو ماکارونی= کاکارانی مدرسه= مردسه شیر= ایر یخچال= لکچال پیاده= پداده کوچیکتر که بود به تخم مرغ میگفت موکوکولو
برنامه پت و مت رو خیلی دوست داره
روزی یک ساعت رو حتما باید بشینه فیلمشون رو ببینه
تازه کلی بهشون می خنده واسه منم توضیح میده که بعدش میخواد چی بشه.
با توپ و فوتبالم که بزرگ شده توی خونه وایمیسته
میگه مامان اینجا سالنه منم فوتبالیستام پسپولیسم
راستی از بادکنک خیلی میترسه مخصوصا وقتی بادکنک باد میکنیم
گریه میکنه ملتمسانه میگه نکن نکن ..
آخه توی تولد 2 سالگیش مسابقه بادکردن بادکنک گذاشته بودیم
بین باباش عمش عموهاش و زن عموش
بادکنک ها یکی یکی پشت سرهم میترکید خیلی وحشت کرده بود
فکر نمیکردم اینقدر بترسه
یارو میره دکتر میگه من شبها خواب میبینم با خرها فوتبال بازی میکنم دکتر میگه بیا این قرص ها رو بخور. میگه میشه از فردا شب بخورم آخه امشب فیناله
نام همسر در موبایل آقایون: بعد 1 ماه: عزیزم بعد 2ماه: خانمم بعد 3 ماه : همسرم بعد 1 سال: منزل بعد 2 سال:هیتلر بعد 3 سال: عزرائیل بعد 4 سال: ناشناس
نام همسر در موبایل خانم ها: زمان آشنایی: مرد رویاهام نامزدی: عشقم ازدواج: همنفس بعد 1 ماه: جان دلم بعد 2 ماه: سایه سرم بعد 3 ماه: شوهرم بعد 1 سال: آقا بالاسر بعد 2 سال: بخوربخواب بعد 3 سال: نره غول بعد 4 سال: لندهور
:: برچسب‌ها: اس ام اس, اس ام اس خنده دار,
شایان 8 دی ماه 3 ساله شد رفت توی 4 سالگی. رفته بودیم مشهد، شایانی مامان دلش واسه ماشین پلیساش تنگ شده بود توی راه که میومدیم میگه مامانی ماشینام دارن گریه میکنن میگم واسه چی مامان جان، میگه دلشون واسم تنگ شده (احساساته یه بچه رو داشته باش) چه دورانی دارن این بچه ها بخدا دوست دارم واسه یه نصف روزم شده برم توی اون دوران. شما چی؟
اقاااااا خاااااانم نظر یادتون نره
|
|
تبادل
لینک هوشمند
… 
